زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

در هوایت بی‌قرارم روز و شب - مولانا






در هوایت بی‌قرارم روز و شب

سر ز پایت برندارم روز و شب


روز و شب را همچو خود مجنون کنم

روز و شب را کی گذارم روز و شب


جان و دل از عاشقان می‌خواستند

جان و دل را می‌سپارم روز و شب 

ادامه مطلب ...

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا - مولانا




معشوقه به سامان شد، تا باد چنین بادا!

کفرش همه ایمان شد، تا باد چنین بادا!


ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد

باز آنِ سلیمان شد، تا باد چنین بادا!


یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی

غمخواره‌ی یاران شد، تا باد چنین بادا!


هم باده جدا خوردی، هم عیش جدا کردی

نک سرده مهمان شد، تا باد چنین بادا!


زآن طلعت شاهانه زآن مشعله‌ی خانه  

ادامه مطلب ...

آب منم تاب منم شاعر مهتاب منم - مولانا



آب منم ، تاب منم ، شاعر مهتاب منم

شورتویی ، شعرتویی ، عاشق بی تاب منم


رام تویی ، کام تویی ، عاشق این جام تویی

دار تویی، یار تویی ، عاطفه ی ناب منم


زخمه ی این ساز تویی ، زمزمه ی راز تویی

شاهد پرواز تویی ، حلقه ی این باب منم


ای تن دریایی من ، عشوه ی رویایی من  

ادامه مطلب ...

من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا - مولانا



من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا

آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا


بر دست من نِه جام جان، ای دستگیر عاشقان

دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا


نانی بده نان خواره را، آن طامع بیچاره را

آن عاشق نانباره را، کنجی بخسبان ساقیا


ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان 

ادامه مطلب ...

دوبیتی، رباعی - مولانا عطار ابوسعید ابوالخیر

یا رب به محمد و علی و زهرا

یا رب به حسین و حسن و آل‌عبا


کز لطف برآر حاجتم در دو سرا

بی‌منت خلق یا علی الاعلا


ابوسعید ابوالخیر

**********

*******


عاشق همه سال مست و رسوا بادا

دیوانه و شوریده و شیدا بادا


با هشیاری غصهٔ هرچیز خوریم

چون مست شویم هرچه بادا بادا


مولانا

**************

**********


ای دوست به دوستی قرینیم ترا

هرجا که قدم نهی زمینیم ترا


در مذهب عاشقی روا کی باشد 

ادامه مطلب ...

جانِ منی، جانِ منی، جان من - مولانا



جانِ منی، جانِ منی، جان من
آنِ منی، آن منی، آن من

شاهِ منی، لایق سودای من
قند منی، لایق دندان من

نور منی، باش در این چشم من!
چشم من و چشمه ی حیوان من

گل چو تو را دید به سوسن بگفت 
ادامه مطلب ...

هشت جنت به تو عاشق، تو چه زیبا رویی! - مولانا




برو ای عشق که تا شحنه ی خوبان شده‌ای
توبه و توبه کنان را همه گردن زده‌ای

کی شود با تو معول، که چنین صاعقه‌ای
کی کند با تو حریفی که همه عربده‌ای

نی زمین و نه فلک را قدم و طاقت توست
نه در این شش جهتی، پس ز کجا آمده‌ای؟!

هشت جنت به تو عاشق، تو چه زیبا رویی!  
ادامه مطلب ...

دوش چه خورده‌ای دلا؟! راست بگو نهان مکن! - مولانا



دوش چه خورده‌ای دلا؟! راست بگو نهان مکن!
چون خمشان بی‌گنه، روی بر آسمان مکن!

باده ی خاص خورده‌ای، نقل خلاص خورده‌ای
بوی شراب می زند، خربزه در دهان مکن!

روز الست جان تو، خورد مِیی ز خوان تو
خواجه لامکان تویی،! بندگی مکان مکن

دوش شراب ریختی، وز بر ما گریختی  
ادامه مطلب ...