برخیز تا یک سو نهیم، این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم، این شرک تقوا نام را!
هر ساعت از نو قبلهای، با بت پرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن، تا بشکنیم اصنام را!
می با جوانان خوردنم، باری تمنّا میکند
این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟
هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت
باده هر جا که بود چشمه ی کوثر نقد است
هر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشت
دل رم کرده ندارد گله از تنهایی