زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

من از آن روز که دربند تواَم آزادم




من از آن روز که دربند تواَم آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌ نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم

خرّم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت  تا بیایند عزیزان به مبارک بادم

من که در هیچ مقامی نزدم خیمه ی انس
پیش تو رخت بیاَفکندم و دل بنهادم

دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ!
یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم

به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم

تا خیال قد و بالای تو در فکر من است
گر خلایق همه سرواَند چو سرو، آزادم

به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی
وین عجب تر که تو شیرینی و من فرهادم

دستگاهی نه که در پای تو ریزم چون خاک
حاصل آن است که چون طبل تهی پر بادم

می‌نماید که جفای فلک از دامن من
دست کوته نَکُند تا نَکَنَد بنیادم

ظاهر آن است که با سابقه ی حکم ازل
جهد سودی نکند تن به قضا دردادم

ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم؟!
داوری نیست که از وی بستاند دادم

دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت
وقت آن است که پرسی خبر از بغدادم

هیچ شک نیست که فریاد من آن جا برسد
عجب ار صاحب دیوان نرسد فریادم

سعدیا حبّ وطن گر چه حدیثی ست صحیح
نتوان مرد به سختی که من این جا زادم


"سعدی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد