با دل سوخته پروانه به شمعی میگفت
چشم ساقی چو من از باده خراب است امشب؛ غزل زیبای ملکالشعرای بهار: تلگرام: https://t.me/sherezendegie چشم ساقی چو من از...
دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت
تو امیر ملک حسنی؛ شعر زیبای سعدی شیرازی: دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت به خدا...
من آینهی طلعت معشوق وجودم
غزلی از شیخ بهایی: من آینهی طلعت معشوق وجودم از عکس رخش مظهر انوار شهودم ابلیس نشد ساجد و مردود ابد شد آن دم که ملائک...
امروز سرمست آمدم تا دیر را ویران کنم
امروز سرمست آمدم تا دیر را ویران کنم باز آمدم چون عیدِ نو، تا قفلِ زندان بشکنم وین چرخِ مردمْخوار را چنگال و دندان...
سعدی - برخیز که میرود زمستان
برخیز که میرود زمستان بگشای در سرای بستان! نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان! وین پرده بگوی تا به یک بار...
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت نخور! ... جان برادر! به خدا حسرت دیروز عذاب است... مردم شهر به هوشید؟ هر چه دارید و ندارید، بپوشید و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست ... روی دیوار دل خود بنویسید "خدا هست" نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید خدا هست... خدا هست...