زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد

شعر همه عمر برندارم، سر از این خمار مستی؛ سعدی


همه عمر برندارم، سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی


تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی


چه حکایت از فراقت، که نداشتم ولیکن

تو چو روی باز کردی، درِ ماجرا ببستی  


نظری به دوستان کن، که هزار بار از آن به

که تحیّتی نویسی و هدیتی فرستی


دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا

به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی


نه عجب که قلب دشمن، شکنی به روز هیجا

تو که قلب دوستان را، به مفارقت شکستی


برو ای فقیه دانا! به خدای بخش ما را!

تو و زهد و پارسایی! من و عاشقی و مستی!


دل هوشمند باید، که به دلبری سپاری

که چو قبله ایت باشد، به از آن که خود پرستی


چو زمام بخت و دولت، نه به دست جهد باشد

چه کنند اگر زبونی، نکنند و زیردستی


گله از فراق یاران و جفای روزگاران

نه طریق توست سعدی! کم خویش گیر و رستی


"سعدی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد