![](http://s6.picofile.com/file/8243966142/%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%87%D9%84_%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7_%D8%B4%D9%87%D8%B1_%D9%85%D9%86_%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86_%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.bmp)
اهل کاشانم، اما
شهر من کاشان نیست
شهر من گم شده است
من با تاب... من با تب ...
خانهای در طرف دیگر شب ساختهام ...
من در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم
من صدای نفس باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را، وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفهی روشنی از پشت درخت
عطسهی آب از هر رخنهی سنگ چکچکِ چلچله از سقف بهار
و صدای صافِ باز و بسته شدن پنجرهی تنهایی
و صدای پاکِ پوست انداختن مبهم عشق
متراکم شدنِ ذوقِ پریدن در بال
و ترک خوردن خودداریِ روح
من صدای قدم خواهش را میشنوم
و صدای پای قانونی خون را در رگ
ضربانِ سحر چاه کبوترها
تپش قلب شب آدینه
جریان گل میخک در فکر
شیههی پاک حقیقت از دور
من صدای وزش ماده را میشنوم
و صدای کفش ایمان را در کوچهی شوق
و صدای باران را روی پلکِ ترِ عشق
روی موسیقی غمناک بلوغ
روی آواز انارستانها
و صدای متلاشی شدن شیشهی شادی در شب
پاره پاره شدن کاغذ زیبایی
پر و خالی شدن کاسهی غربت از باد من به آغاز زمین نزدیکم
سهراب سپهری
جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 21:19