زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را - وحشی بافقی




خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را

چون قد خود بلند کن پایهٔ قدر ناز را


عشوه پرست من بیا، می زده مست و کف زنان

حسن تو پرده گو بدر پردگیان راز را


عرض فروغ چون دهد مشعلهٔ جمال تو

قصه به کوتهی کشد شمع زبان دراز را


آن مژه کشت عالمی، تا به کرشمه نصب شد 

ادامه مطلب ...

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیسـت


دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیسـت
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیسـت

گلگشـت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده‌ دلان را سر گلگشـت چمن نیسـت

از آتـش سودای تو و خار جفایـت 
ادامه مطلب ...

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم


ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امّید ز هر کس که بریدیم، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم

کوی تو که باغ ارم روضه ی خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم

صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوه ی یک باغ نچیدیم، نچیدیم

سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم

"وحشی بافقی"

خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را - غزلی زیبا از وحشی بافقی



خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را

چون قد خود بلند کن پایهٔ قدر ناز را


عشوه پرست من بیا، می زده مست و کف زنان

حسن تو پرده گو بدر پردگیان راز را


عرض فروغ چون دهد مشعلهٔ جمال تو  

قصه به کوتهی کشد شمع زبان دراز را


آن مژه کشت عالمی تا به کرشمه نصب شد

وای اگر عمل دهی چشم کرشمه ساز را


نیمکش تغافلم کار تمام ناشده

نیم نظر اجازه ده نرگس نیم باز را


وعدهٔ جلوه چون دهی قدوهٔ اهل صومعه

در ره انتظار تو فوت کند نماز را


وحشیم و جریده رو کعبهٔ عشق مقصدم

بدرقه اشک و آه من قافلهٔ نیاز را


وحشی بافقی