زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا - هاتف اصفهانی


جان به جانان کی رسد، جانان کجا و جان کجا؟!
ذرّه است این، آفتاب است، آن کجا و این کجا

دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای
ورنه پای ما کجا وین راه بی‌پایان کجا؟!

ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب
تا در آن وادی مرا از تن برآید جان کجا

جسم غم فرسود من چون آورد تاب فراق؟!
این تن لاغر کجا، بار غم هجران کجا؟!

در لب یار است آب زندگی، در حیرتم
خضر می‌رفت از پی سرچشمه ی حیوان کجا

چون جرس با ناله عمری شد که ره طی می‌کند
تا رسد هاتف به گرد محمل جانان کجا

هاتف اصفهانی

گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت - هاتف اصفهانی



گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت
گفتم روم از کوی تو، گفتا به سلامت!

گفتم چه خوش از کار جهان گفت غم عشق
گفتم چه بود حاصل آن؟ گفت ندامت

هر جا که یکی قامت موزون نگرد دل
چون سایه به پایش فکند رحل اقامت

در خلد اگر پهلوی طوبیم نشانند
دل می کشدم باز به آن جلوه ی قامت

عمرم همه در هجر تو بگذشت که روزی
در بر کنم از وصل تو تشریف کرامت

دامن ز کفم می کشی و می روی امروز
دست من و دامان تو فردای قیامت

امروز بسی پیش تو خوارند و پس از مرگ
بر خاک شهیدان تو خار است علامت

ناصح که رخش دیده کف خویش بریده است
هاتف به چه رو می کندم باز ملامت

هاتف اصفهانی

کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی


 

کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی

چو شمع از چشم گریان اشکباری‌های من بینی


کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می‌دیدی

که امشب گریه‌های زار و زاری‌های من بینی


کجایی ای قدح‌ها از کف اغیار نوشیده

که از جام غمت خونابه خواری‌های من بینی


شبی چند از خدا خواهم به خلوت تا سحرگاهان

نشینی با من و شب زنده‌داری‌های من بینی


شدم یار تو و از تو ندیدم یاری و خواهم

که یار من شوی ای یار و یاری‌های من بینی


برای امتحان تا می‌توانی بار درد و غم

بنه بر دوش من تا بردباری‌های من بینی


برای یادگار خویش شعری چند از هاتف

نوشتم تا پس از من یادگاری‌های من بینی


"هاتف اصفهانی"