زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی
زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

زندگی؛ شعری‌ست ناب، چون سروده های عاشقانه‌ی سعدی و غزلیات دلنشین مولانا

صفحه شعر و ادبیات، برگزیده ناب ترین شعرهای شعرای ایرانی

تک بیت های زیبا


از گلوی خود بریدن وقت حاجت همّت است

ورنه هر کس گاهِ سیری پیش سگ نان افکَنَد


"صائب تبریزی"


****************************************************************


هرگز حسد نبردم، بر منصبی و مالی


الّا بر آن که دارد، با دلبری وصالی 


 

"سعدی


*****************************************************************

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم


"حافظ"


*****************************************************************

ﺍﺣﺴﺎﻥ ﻫﻨﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﻣّﯿﺪ ﺗﻼﻓﯽ

ﻧﯿﮑﯽ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﯾﺪ


"صائب تبریزی"


*****************************************************************

جز خیال چشم مستت در دلم اندیشه نیست

هیچکس را باده ای خوشتر ازین در شیشه نیست


"ملا محسن فانی"


*****************************************************************


من رام تو بودم که رمیدم، که رماندی

صیاد قسم خورده‌ی من! دیر چکاندی


"مژگان عباسلو"


*****************************************************************

آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود

ما را زمانه گر شکند ساز می شویم


"صائب تبریزی"


****************************************************************

در پری خانه ی ما جغد هُما می گردد

صبحِ شنبه خجل است از شبِ آدینه ی ما


"صائب تبریزی"


***************************************************************


پرستشی که مُدام است، مِی پرستیِ ماست

شبی که صبح ندارد، سیاه-مستیِ ماست


"صائب تبریزی"


**************************************************************

بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار

کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن


"حافظ"


**************************************************************

بهانه کرده ام نان را، ولیکن مست خبازم

نه بر دینار می گردم، که بر دیدار می گردم


"مولانا"


**************************************************************

آزمودم دل ِ خود را به هزاران شیوه!

هیچ چیزش بجز از وصل تو خشنود نکرد


"مولانا"


**************************************************************


چون تو جانان منی جان بی تو خرّم کی شود؟ - شعر عطار نیشابوری



چون تو جانان منی جان بی تو خرّم کی شود؟
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود؟

گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود؟

دل ز من بردی و پرسیدی که: دل گم کرده‌ای؟  
ادامه مطلب ...

خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را - غزلی زیبا از وحشی بافقی



خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را

چون قد خود بلند کن پایهٔ قدر ناز را


عشوه پرست من بیا، می زده مست و کف زنان

حسن تو پرده گو بدر پردگیان راز را


عرض فروغ چون دهد مشعلهٔ جمال تو  

قصه به کوتهی کشد شمع زبان دراز را


آن مژه کشت عالمی تا به کرشمه نصب شد

وای اگر عمل دهی چشم کرشمه ساز را


نیمکش تغافلم کار تمام ناشده

نیم نظر اجازه ده نرگس نیم باز را


وعدهٔ جلوه چون دهی قدوهٔ اهل صومعه

در ره انتظار تو فوت کند نماز را


وحشیم و جریده رو کعبهٔ عشق مقصدم

بدرقه اشک و آه من قافلهٔ نیاز را


وحشی بافقی 

کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی


 

کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی

چو شمع از چشم گریان اشکباری‌های من بینی


کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می‌دیدی

که امشب گریه‌های زار و زاری‌های من بینی


کجایی ای قدح‌ها از کف اغیار نوشیده

که از جام غمت خونابه خواری‌های من بینی


شبی چند از خدا خواهم به خلوت تا سحرگاهان

نشینی با من و شب زنده‌داری‌های من بینی


شدم یار تو و از تو ندیدم یاری و خواهم

که یار من شوی ای یار و یاری‌های من بینی


برای امتحان تا می‌توانی بار درد و غم

بنه بر دوش من تا بردباری‌های من بینی


برای یادگار خویش شعری چند از هاتف

نوشتم تا پس از من یادگاری‌های من بینی


"هاتف اصفهانی"


به نام آن که هستی نام از او یافت ...نظامی




به نام آنکه هستی نام ازو یافت

فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت

خدایی کآفرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش

جواهر بخش فکرت های باریک
به روز آرنده ی شب های تاریک

غم و شادی، نگار و بیم و اُمّید
شب و روز_آفرین و ماه و خورشید
"نظامی"